۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

اتهام خیانت به کشور؛ گام سوم و مهم آیت الله خامنه ای بسوی باتلاق: بازخوانی هشدار خامنه ای!

پدر و پسر!

1- خودم هم مانده ام که با خوشحالی شروع کنم یا با سوگواری. زیرا که وضع ایران بسمتی در حال حرکت است که رنج بیشتر و حتمی مردم را آبستن است در کوتاه مدت و فروپاشی محتوم جمهوری اسلامی - مشخصاً باخت خامنه ای -  را به ارمغان خواهد آورد در میان مدت. آیت الله خامنه ای امروز برای جمعی جوان سخنرانی کرده است. سخنان ایشان در محتوای رجز خوان همیشگی چیز دندان گیری ندارد برای بررسیدن. جز اینکه بالاخره رسماً نیز دکتر مصدق را در شروع خباثت امریکا نشانده ولی کماکان او را تحقیر کرده است که موافق غرب و امریکا بود. در بقیۀ صحبت خامنه ای یک گزارۀ خنده دار این است که امریکا را سی سال ضعیفتر از سی سال پیش معرفی کرده و ایران را بجای سیصد سال عقب مانده تر - و دورۀ فتحعلیشاه قاجار - هر روز بالنده تر و با نشاط تر و پیشرفته تر خوانده است. و البته آن جنبش 99 درصد دروغ شریعتمداری را هم تکرار کرده است و گفته است که امریکا اگر حقایق را سانسور نکند تعداد ناراضیان بیشتر هم می شود و نگفته که دیگر بیشتر از 99 درصد کدام عدد می ماند که به این جنبش بپیوندد!

2- او اما بالاخره بازهم در آخر حرف هایش تعادل خودش را از دست داده است و برای سومین بار در سه سال گذشته خبطی اساسی مرتکب شده است که مثل دوبار قبلی نقطۀ عطف مهمی خواهد شد در فروپاشی بازهم بیشتر یاران عوام و خواص رهبری خودش.

الف- اولین اشتباه وحشتناک ایشان در یک جمع پرمخاطب اتفاق افتاد در بیشتر از سه سال پیش. و آن هنگامی بود که آمد و در نماز جمعۀ 29 خرداد 88 تهران رسماً همپوشانی فکری خودش با احمدی نژاد را برملا کرد. او از همان لحظه ای که چنین گاف مهمی را مرتکب شد و تا کنون مرتب هزینه های بسیار سنگین آن را پرداخته و دارد می پردازد در جدایی یاران خواص (روحانیان ارشد و بخشی از میانه روهای اصولگرا) دیروزش و هواداران عوام (حزب اللهی ها و بدنۀ مؤمنان سابقه دار در انقلاب و مؤثر در دهۀ 60) هر روزش.

ب- دومین گاف خامنه ای در جمعی محدود و محرمانه رقم خورد و آن زمانی بود که تعدادی از نمایندگان مجلس احمدی نژاد را هو کردند و او در کمتر از نیم ساعت از اتفاق هیئت رییسه و رؤسای کمیسیون ها و نمایندگان سرشناس مجلس را فراخواند بدفترش و باشدید ترین لحن ممکن کار مجلس را "رذالت" نامید. البته آن جلسه محرمانه نماند و روح الله حسینیان برای نسق گیری از لاریجانی و مطهری آن را در مجلس برملا کرد. این نیز نقطه عطف دومی شد که تعداد نسبتاً زیاد و معتبری از نمایندگان مجلس هشتم این صفت را برنتافتند و از آن پس بود که رسماً علیه احمدی نژاد گارد بستند و ماجرا به تنش ها و سؤال ها و زد و خورد پی در پی کشید که می دانید و یاد آوری نیاز نیست.

پ- اینک آیت الله خامنه ای در جلسه ای که نه بعمومیت نماز جمعه بوده و نه به خصوصیت هیئت رییسۀ مجلس؛ در جمع محدودی از جوانان هشدار داده است که علنی کردن اختلافات از سوی رؤسای سه قوه قطعاً خیانت به کشور است و نباید اتفاق بیفتد. او گفته است:
 از امروز تا روز انتخابات، هركسی كه بخواهد اختلاف ها را به ميان مردم بكشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده كند،‌ قطعاً به كشور خيانت كرده است.
حتی اگر فراز بلافاصلۀ سخن خامنه ای بعد از این جملۀ تند را نادیده بگیریم که مثل بادکنکی که بادش خالی شده باشد گفته است:
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولان كشور را زحمت كش و دلسوز خواندند و خاطر نشان كردند: مسئولان بدنبال كار و تلاش هستند كه برخی اوقات غفلت هايی هم انجام می گيرد اما اميدوارم خداوند بر اساس نيت هايی كه بدنبال خدمت به مردم هستند، ملت ايران را در همه ميدانها موافق كند كه قطعاً هم اينگونه خواهد بود.
نادیده بگیریم جملۀ هشدار او دو غلط فاحش دارد در انتخاب. زیرا هشدار یک واژۀ توصیه ای و از جنس آگاهی بخشی از سوی هر منتقد دلسوزی می تواند باشد. لذا با کلمۀ "خیانت" که واژه ای بشدت سیاسی و حاکمیتی است همخوانی ندارد. و حداقل کلمۀ درست بجای هشدار باید اخطار می بود اگر خامنه ای قصد قدرت نمایی "فصل الخطاب" بودن داشت. در سوی دیگر اما او همیشه و بویژه در یک سال و نیم اخیر صدها بار این هشدار پندگونه را در قالب های مختلف تکرار کرده است و گوش شنوایی نیافته است. لذا اگر او از جنبۀ حاکمیتی می خواست آخرین اخطار را بکند که در صورت نادیده گرفته شدن قطعاً باید با واکنش تصمیم گیر او در تنبیه عامل "خیانت" همراه باشد باید از ادبیات محکم تری استفاده می کرد و حتی تهدید به برخوردش را هم بطور تصریح یا حداقل تلویح در اخطارش جاسازی می کرد. بنابراین او با علم بر اینکه این بار نیز هشدارش جدی گرفته نخواهد شد و از روی عجز و استیصال به چنین آشفتگی در کلام دچار شده است. اما چرا این هشدار باسمه ای هم گره گشای بحران بوجود آمده در جمهوری اسلامی خامنه ای نخواهد شد؟ فاکتورهای مهم را یکبار دیگر مرور می کنم:

3- آیت الله خامنه ای با علم بر اینکه اینگونه هشدارها به کَت احمدی نژاد نخواهد رفت از ابتدا هشدارش را متوجه لاریجانی های قضا و تقنین با تأکید بر مجلس کرده است. آنجائیکه اولاً نامه نگاری ها را تأیید ضمنی می کند و بلافاصله بعد از هشدار هم از مسئولان طوری تعریف می کند که معمولاً در هنگام تأیید دولت احمدی نژاد استفاده می کند. مثل پرتلاش، نیت خیر، زحمت کش، دلسوز و غیره. و همینطور تأکید بر "تا انتخابات" نشانه ای از این پالس است که احمدی نژاد قابل برکناری تا پایان دوره اش نیست.

4- او به این نکته توجه نمی کند که علت بروز این کشمکش ها اولاً ذاتی جمهوری اسلامی است. و ثانیاً نتیجۀ مستقیم راهبرد و رهبری ناکارآمد خودش است - بعنوان شاهد می گویم که حکومت ایران هیچگاه در طول 23 سال ثبات نداشته است و فقط در سه دو سال به ثبات نسبی رسیده است که مربوط است به 70 و 71در دولت هاشمی، 76 و 77 در دولت خاتمی و 84 و 85 در دولت احمدی نژاد - زیرا بعد از دو سال گذشته از ریاست هر کدام از دولت ها مداخلات خامنه ای برای دخالت مستقیم در اجرا عرصه را مجدداً به تنازع تبدیل کرده است و امید اولیۀ رأی دهندگان به این سه نفر به یأس تبدیل شده است. هرکدام بنوعی در محدودۀ خودشان که وارد جزییات نمی شوم اینجا.

5- آیت الله خامنه ای درست امیدوار است که بدلیل زیستِ "همیشه در بحران" رژیم جمهوری اسلامی در طول مدت عمرش مردم "زیست در بحران" را طبیعی عادت کرده اند؛ و این بار نیز که یکی از همین بحران هاست تحمل کرده و آنرا بدیهی خواهند قبول کرد. در حالیکه اشتباه می کند زیرا بحران جاری کشور یک سوپر بحران در "بحران همیشگی" است و با همۀ بحران های ذاتی و ناشی از انقلابی بودن حکومت بلاتکلیف خامنه ای تفاوت ماهوی دارد. زیرا:

5الف- رییس جمهوری بنام احمدی نژاد سرکار است که به کمتر از "همه در خدمت من / و من در خدمت امام زمان" راضی نمی شود و صلاحی جز پیاده کردن ایده های متلون و بی ثبات و هردم برنگی خودش نمی بیند و جز آن را برنمی تابد. او با خوی نبوتی که دارد هرگز حاضر بمصالحۀ بده بستان سیاسی و پشت پرده نیست و خواستار تبعیت مطلق دیگران از خودش است.

5ب-  اگر فرض محال محال نباشد و احمدی نژاد حرف خامنه ای را بخرد و بخواهد سازش کند هم؛ این دعوت بسکوت خامنه ای امکان تحقق نخواهد یافت. زیرا اوضاع در همۀ زمینه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی چنان وخیم و فروپاشیده است که مشارکت در بهبود آن را غیر ممکن و برای رقبای احمدی نژاد به خود زنی خواهد تبدیل کرد. زیرا باید در اوضاعی شراکت کنند که مسئولش را احمدی نژاد می دانند و چرا باید با دست خود دست به انتحار سیاسی بزنند. بعنوان یک نمونۀ تازه رو شده از سوی رحیمی و خود دولت و کارشناسان اینکه از 24 میلیارد دلاری که اول سال برای واردات اقلام ضروری (اولویت 1و 2) در نظر گرفته شده بوده علاوه بر خاصه خرجی های مثل واردات اتومبیل های لوکس و غیره از همان اقلام ضروری هم که وارد شده نیمی بیشتر اعم از گندم و روغن و شکر تحت عنوان صادرات مجدد و با قیمت های دلاری 3000 تومان از کشور صادر شده است.

5پ- توده های محروم و حاشیه نشینان که وضعی معلوم دارند. تازه اگر هم بگوییم راضی اند از دستشان کاری ساخته نیست برای کمک به برون رفت کشور از وضع رقت بار. و این در حالی است که رمق طبقۀ متوسط چنان کشیده شده است که اگر هم همۀ نامهربانی های سه سال اخیر را فراموش کنند و بخواهند کمک کنند توان و یارای کمترین اقدامی را نداشته باشند.

5ت- رهبر جمهوری اسلامی هنوز هم برآورد دقیقی از شدت تحریم های بین المللی ندارد و در توهم "این نیز بگذرد" خیال می بافد. در حالیکه همین فرداست که یک اوبامای بیرون آمده از انتخاب جدید در امریکا با روحیه ای دوچندان خواهد آمد و کمترین منفذهای تنفس جمهوری اسلامی را هم خواهد بست با تحریم های بازهم شدیدتر. و کیست که نداند اسب های درشکه در سختی سربالایی بگاز گرفتن همدیگر مجبورند و نه مختار!

5ث- و این گزارۀ مهم که خامنه ای نمی خواهد قبول کند که او اتوریتۀ رهبریش را از دست داده است و الا نیازی به این همه شلتاق نداشت. کافی است به حداکثر دو سال پیش از این بنگریم که لازم نبود خامنه ای موضعی حتی نیمه علنی و نیمه رسمی بگیرد تا کارگزاران برده و هواداران تیفوسی اش به اجرای آن بپردازند. زیرا هم کارگزاران و هم هواداران خودشان حرف های معمولی او را هم نیت خوانی کرده و بعد از استحصال "منویات مقام معظم رهبری" بکار می بستند و خون جامعه را توی شیشه می کردند. لذا اگر دیگر حاضر به تمکین از هشدارها و اخطارهای او نیستند بخاطر این است که او را بی عرضه و منافع بلند مدت خود را در خطر می بینند. آن هم در سال سرنوشت ساز انتخابات که همینطوری در شرایط عادی هم چالش ها را دامن می زند تا چه رسد بوضعیت سوپر بحران امروزی.

6- نتیجه اینکه هشدار خامنه ای اگر محترم شمرده شود فقط قادر خواهد بود سؤال دوم از احمدی نژاد در مجلس را یا منتفی کند و یا آنرا به جلسۀ غیرعلنی فروبکاهد و نه بیشتر از آن. بزودی زخم های ناسور این گنداب متعفن مجدداً نیشتر خواهد خورد و در آن روز است که باید منتظر باشیم ببینیم خامنه ای جرأت خواهد کرد کسی را بطور مشخص خائن به کشور معرفی کند یا نه. البته بنظر من محال قطعی است چنین جسارتی از او! یا...هو

۲ نظر:

ناشناس گفت...

بابت این متن روان و نزدیک به واقعیات روز جامعه، از شما سپاسگزارم.

شهریار

ناشناس گفت...

" البته آن جنبش 99 درصد دروغ شریعتمداری را هم تکرار کرده است و گفته است که امریکا اگر حقایق را سانسور نکند تعداد ناراضیان بیشتر هم می شود و نگفته که دیگر بیشتر از 99 درصد کدام عدد می ماند که به این جنبش بپیوندد!"
وای مردم از خنده عجب گافی گرفتی ازحرفای مقام گنده رهبری .این تناقض گویی مقام گنده رهبری نشون میده جنبش 99 درصدی و این که 99 درصد1 مردم امریکا مخالف حکومتشونن ساخته ذهن پوسیده معظم له و شریعتمداریه و فقط برای فریب مردم ایران.